حتما شما هم بارها و بارها اين سوال را از خود پرسيدهايد كه چرا با وجود بالاتر رفتن رتبه كاريتان و بيشتر شدن درآمدتان هنوز زندگيتان مثل قبل ميگذرد يا با وجود اينكه در كنار شغل اصليتان يك كار پاره وقت هم داريد، باز هم نيمه ماه بيپول ميشويد و براي پرداخت اقساطتان هم مشكل داريد.
می گویند ما نسل تنبلی هستیم. این را آدم های نسل قبل می گویند و بعدش شرح کوشش های مدامشان را هم ضمیمه حرف هایشان می کنند و «زرنگ» بودنشان را به رخمان می کشند
گرایش فرد برای به تاخیر انداختن آغاز یا انجام کارهای مهم تا سرحد رنج و زحمت و ناراحتی». این تعریف آکادمیک و قلمبه سلمبه روان شناس ها از اهمال کاری است. با این حساب خیلی از ما لااقل در دوره ای کوتاه از زندگی مان اهمال کاری را تعریف کرده ایم اما بعضی ها هستند که اهمال کاری جزیی از شخصیتشان است. یعنی همان اول بسم الله باید اهمال کارهای گاه به گاهی را از اهمال کارهای بالفطره جدا کرد. تازه این اول ماجراست. اهمال کاری طبقه بندی های دیگری هم دارد.
من از کودکی ام هر چه می خواستم دیر یا زود برایم مهیا می شد. مثلا آرزو می کردم یک دوچرخه داشتهباشم، یک ماشین کنترل سیمی داشته باشم و حداکثر پس از ۲ تا ۳ ماه برایم خریداری شده و یا به من هدیه داده می شد. بزرگتر که شدم...
همه ارتباط برقرار میکنند اما اینکه یاد بگیرید چطور خوب ارتباط برقرار کنید نیازمند داشتن مهارت است. برای اینکه در کار و تجارت موفق شوید (یا هر عرصه دیگر از زندگی)، باید بتوانید مهارتهای ارتباطی را خوب یاد بگیرید.بعضیها ذاتاً استاد ارتباط برقرار کردن هستند و اعتمادبه نفس بسیار زیادی برای اینکار دارند.....
قانون های ذهنی می گن خوشبختی یعنی رضایت.مهم نیست ...چی داشته باشی یا چقدر، مهم اینه که از همونی که داری راضی هستی یا نه؟!چون یه وقتهایی آدم خیلی چیزها داره اما باز هم احساس خوشبختی نداره! و بر عکسش...پس یه قانون وجود داره، که می گه..... :( بقیه در ادامه مطلب)
تا به حال چند بار برای خودتان برنامه ریزی كرده اید؟ چند بار كاری را شروع كرده، اما به اتمام نرسانده اید؟ چند بار تصمیم گرفته اید كه یادگیری زبان انگلیسی، كلاس موسیقی و ورزش و... را به طور جدی شروع كنید، اما بعد از مدتی بی تفاوت شده اید و آنها را رها كرده اید؟!
اگر ميخواهيد يك تجارت به راه بيندازيد يا براي مثال چيزي بخريد، سعي كنيد همه سرمايه خود را درگير نكنيد و در شروع با مبلغي كافي و مناسب كار را شروع كنيد. با اين كار تعادلي را بهوجود ميآوريد و دستتان هرگز خالي نميماند........
مرد جوانی از سقراط پرسید راز موفقیت چیست؟ سقراط به او گفت: "فردا به كنار نهر آب بیا تا راز موفقیت را به تو بگویم." صبح فردا مرد جوان مشتاقانه به كنار رود رفت.....
به وبلاگ من خوش آمدید ، امیدوارم از مطالبی که براتون میذارم خوشتون بیاد و ازشون در تمامی مراحل زندگیتون استفاده کنید تا بتونم سهم هرچند خیلی کوچکی در موفقیت ایرنیان عزیزی که این وبلاگ رو میخونن داشته باشم. ممنون